هنگامی که نزدیک تروی رسیدم ، او با سر خمیده ، دفتر مشقش را جلوی من گذاشت و دیدم که تکالیفش را انجام نداده است . او سعی کرد خودش را پشت سر بغل دستیش پنهان کند که من او را نبینم . طبیعی است که من به تکالیف او نگاهی انداختم و گفتم :" تروی ! این کامل نیست . "
سلام روشنا قصد داره مطالب مرتبط و مفیدی رو از قبیل فیلم ها، تصاویر، نمونه سوالات و... رو برای دانش آموزان عزیز ارائه بده . در عین حال مطالب ارزنده ای برای علاقه مندان به زبان عربی و مکالمه به لهجه های گوناگون ارائه خواهد شد.